سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاتوق دانشجویان کامپیوتر دانشگاه پیام نور میبد یزد

من اینجا روزی آخر از دل این خاک، با دست تهی گل بر می افشانم

خواندن شعر” ریشه در خاک ” توسط زنده یاد فریدون مشیری+متن شعر در ادامه مطلب(حتما دانلود کنید)(لینک تصحیح شد)


دانلود با فرمت mp4 حجم ?MB
دانلود با فرمت ?gp حجم?MB

 

ریشه در خاک

تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد

و اشک من ترا بدرود خواهد گفت.

نگاهت تلخ و افسرده است.

دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده است.

غم این نابسامانی همه توش وتوانت را زتن برده است.


تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی.

تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان کن در افتادی.

تو را کوچیدن از این خاک ،دل بر کندن از جان است.

تو را با برگ برگ این چمن پیوند پنهان است.

تو را این ابر ظلمت گستر بی رحم بی باران

تو را این خشکسالی های پی در پی

تو را از نیمه ره بر گشتن یاران

تو را تزویر غمخواران ز پا افکند

تو را هنگامه شوم شغالان

بانگ بی تعطیل زاغان

در ستوه آورد.

تو با پیشانی پاک نجیب خویش

که از آن سوی گندمزار

طلوع با شکوهش خوشتر از صد تاج خورشید است

تو با آن گونه های سوخته از آفتاب دشت

تو با آن چهره افروخته از آتش غیرت

که در چشمان من والاتر از صد جام جمشید است

تو با چشمان غمباری

که روزی چشمه جوشان شادی بود

و اینک حسرت و افسوس بر آن سایه افکنده ست

خواهی رفت.

و اشک من ترا بدروردخواهد گفت


من اینجا ریشه در خاکم

من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم

من اینجا تا نفس باقیست می مانم

من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم

امید روشنائی گر چه در این تیره گیهانیست

من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم

من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی

گل بر می افشانم

من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید

سرود فتح می خوانم

و می دانم

تو روزی باز خواهی گشت
 


زندگی
در ?? شهریور ماه سال ???? در خیابان عین‌الدوله (خیابان ایران فعلی) شهر تهران چشم به جهان گشود. پدر و مادر او هر دو از ادبیات و شعر سررشته داشتند و پدربزرگ مادری او میرزا جوادخان مؤتمن‌الممالک از شاعران روزگار ناصری بود.
مشیری دوره آموزشهای دبستانی و دبیرستانی را در مشهد و تهران به پایان رساند و سپس وارد دانشگاه شد و در رشته زبان ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت، اما آن را ناتمام رها کرد و به سبب دلبستگی بسیاری که به حرفه روزنامه‌نگاری داشت از همان جوانی وارد فعالیت مطبوعاتی در زمینه خبرنگاری و نویسندگی شد و بیش از سی سال در این حوزه کار کرد.
مشیری سالها عضویت هیات تحریریه مجلات سخن، روشنفکر، سپید و سیاه و چند نشریه دیگر را داشت. از سال ???? در وزارت پست و تلگراف و تلفن و سپس شرکت مخابرات ایران مشغول به کار بود و در سال ???? بازنشسته شد.
او در سال ???? با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد و اکنون دو فرزند به نام‌های بابک و بهار از او به یادگار مانده‌است.
مشیری سال‌ها از درد چشم رنج می‌برد و در بامداد روز جمعه ? آبان ماه ???? خورشیدی در بیمارستان تهران کلیلنیک در سن ?? سالگی درگذشت.
دفترهای شعر
???? تشنه طوفان
???? گناه دریا
???? نایافته
???? ابر
???? ابر و کوچه
???? بهار را باور کن
???? پرواز با خورشید
???? از خاموشی
???? برگزیده شعرها
???? گزینه اشعار
???? مروارید مهر
???? آه باران
???? سه دفتر
???? از دیار آشتی
???? با پنج سخن‌سرا
???? لحظه‌ها و احساس
???? آواز آن پرنده غمگین
???? تا صبح تابناک اهورایی

ارسال شده در تاریخ نویسندهحسن اخلاقی
Susa Web Tools
پاتوق دانشجویان پیام نور میبد