یه داستان تأسف بار از دانشگاه پیام نور میبد :

بعد از گذاشتن جلسات متعدد در مورد کارگاه نشریات و برگزار نشدن آن تصمیم گرفتیم که دیگر اهمیتی به آن ندهیم . اما اینبار فرق می کرد ،دعوتنامه ای که 10 روز در تیتر سایت دانشگاه خودنمایی می کرد و طوری برنامه های ما را تغییر داد تا از قید درس خواندن بزنیم و در یک روز گرم و طاقت فرسا مسافت یزد تا میبد را طی کنیم تا خودمان را به این کارگاه شاید مهم برسانیم . همه هم مثل نشریه ما آمده بودند تا شاهد اولین کارگاه در دانشگاه باشند .

برای آگاه شدن از مکان برگزاری به مسئول امور فرهنگی مراجعه کردیم ....
آقای امینی خواه: از آقای اعلایی مسئول امور کلاس ها بپرسید .
آقای اعلایی : نمی دانم فک کنم 202
بعد از یک ساعت انتظار
آقای امینی خواه : آقای انصاریفر مربی کارگاه در راه هستند . منتظر بمانید ....
بعد از کلی منتظر ماندن و زنگ زدن به امور فرهنگی استان جناب آقای آخوندی :
آقای آخوندی : کارگاه نشریات ؟ کی ؟ کجا ؟ کسی هماهنگ نکرده .... زنگ می زنم اگر انصاریفر وقت داشتند می گویم بیایند
آقای علیخانی مسئول امور اجراییه دانشگاه یا جانشین رئیس : آقای انصاریفر تهران هستند . انشاالله بعد از امتحانات پایانترم . دانشجویان عزیز دنبال مقصر نگردید . بروید درستان را بخوانید .
بگذارید حالا که انتقاد کردم ، چیزهای دیگر را بگویم :
*مسئولین دانشگاه حاضر نشدند * بنا به دلایلی حذف شد* .
*امتحانات میان ترم دروس مهندسی نرم افزار 2 و شبکه بعد از 3 بار تعویض تاریخ برگزار نشد و نتوانستیم استاد را برای میان ترم دادن پیدا کنیم و شاید مجبور باشیم بدون نمره میان ترم به استقبال امتحانات پایان ترم برویم
و ..... که با گفتنش دردی را دوا نخواهد کرد .
فقط این را می دانم دانشگاه بدون رئیس و مدیر که بتونه بر دانشگاه درایت داشته باشه همین که دانشگاه ، دانشگاه مانده جای شکر را دارد . فعلا که هر کسی هرکاری می خواهد می کند . یاد آن روزهایی که رئیس داشتیم به خیر... 
 نتیجه گیری:

فعلا وبلاگ نویسی و گذاشتن نمونه سوال تعطیل...
فعلا کار فرهنگی و چاپ نشریه تعطیل ....